روابط عمومی ارزش ساز

روابط عمومی ارزش ساز است و شکی نیست که روابط عمومی یکی از استراتژی های اصلی مدیریت است.
هیچ سازمانی امروزه نمی‌تواند بدون روابط عمومی، موفق تصور شود.
با این وصف بسیاری از متخصصان روابط عمومی از این که این دپارتمان هنوز هم در جایگاه واقعی خود نیست.

نگرانندآثاراین وضعیت را رشد کُند سازمان و یا عدم بالندگی اقتصادی می‌دانند.
آیا روابط عمومی هم جزیی از زنجیره ارزش افزای سازمان است.؟
علم مهندسی ارزش در سازمان های تولیدی وخدماتی چه می‌کند؟ در جستجوی چیست ؟

آیا مهندسان ارزش ،سهمی از ارزش کالا ویا خدمات رابه روابط عمومی می‌دهند؟
آیا با هزینه های این صنعت آشنایی دارند؟
به عبارت دیگر چند درصد از قیمت بازار یک کالا، هزینه اطلاع رسانی است.
چقدردرزمان بازاررسانی و چقدر از آن هزینه مربوط به اطلاع رسانی درون سازمانی و هماهنگی کار تیمی در فرایند طراحی ارزش است.
ابتدا باید جستجو کنیم که آیا خود مهندسی ارزش، تولید ارزش می‌کند ؟
ظهور وتحول وتکامل این علم پاسخ مثبتی به ما می‌دهد
چرا که این علم نه تنها در تمامی کسب وکارها جایگاه خود را پیدا کرده ،بلکه روزبه روزمتحول تر نیز شده است.

و تاریخچه آن به ما می‌گوید که علم مهندسی ارزش در بهینه کردن قیمت کالا یا خدمات اثر بخش بوده است.

اما مهندسان ارزش در فرایند طراحی ارزش؛ چه سهمی به اطلاع رسانی حین تولید کالا وچه سهمی برای معرفی محصول دربازارقایل است؟

سهم روابط عمومی، تبلیغات وبازاریابی وشاخه های این علوم درارزش یک کالا چقدراست ؟ یا به عبارت دیگر چقدر از هزینه های یک کالا به این دپارتمان ها تعلق دارد؟

یافته های دانشمندان راهبرد مشخصی به ما نمی‌دهد جز انکه بگویند پیوسته،مهندسان ارزش می‌دانند که برای هماهنگی تیم تولید باید هزینه کنند.

برای ایجاد وحدت همدلی وهمفکری بین کارکنان، باید هزینه کنند تا تیم یک دست شود و بتواند اثربخش باشد وبهره وری را بیفزاید.

ولی این هزینه را هیچگاه به طور مشخص در حسابداری درج نمی‌کنند و یا نشان نمی‌دهند واین اقلام در دل هزینه های پرسنلی ویا اداری وبا متفرقه ثبت است.

عملیات روابط عمومی ها و حتی تبلیغات به صورت تفکیک شده در حسابها معین نمی‌شود،

بنابراین فرصتی برای تحلیل روند های این هزینه نمی‌تواند صورت گیرد، مهندسی ارزش در کشورهای پیشرفته تقریباً عمری هفتاد ساله داردو تا به امروزدرحال تکامل بوده است.

عمر استفاده از این روش درکشورما حدود بیست سال است ،هر چند ابعاد ان به طور عمقی وجدی درک نشده است.

درحالی که این علم برای برخی از پروژه ها با منابع مالی بالاتر کاملا ضروری است.

هدف مهندسی ارزش ،از بررسی تحلیلی و سیستماتیک فرایند تولید محصول به نحوی است که موجب کاهش هزینه ها و افزایش بازدهی شود.

تاریخچه مهندسی ارزش

تاریخچه مهندسی ارزش، به سال های پس از جنگ جهانی دوم در شرکت جنرال الکتریک، برمی گردد.

درآن زمان مطالعاتی درایجاد تغییرات به‌ صورت "جانشین سازی "و استفاده از مصالح کم هزینه تردر طراحی، بدون از دست دادن کیفیت محصول، انجام گرفت.

این تغییرات تولد"علم مهندسی ارزش "را به‌دنبال داشت.

بدین ترتیب که معاون شرکت مذکور متوجه شد که در بسیاری موارد این تغییرات منجر به هزینه های کمترومحصولات بهتر می‌شود.

این موضوع وی را ترغیب کرد، نسبت به بهبود ارزش محصولات اقدام کند.

این وظیفه برعهده "لارنس مایلز" مهندس ارشد شرکت گذاشته شد تا راه موثری برای بهبود ارزش محصولات پیدا کند.
بدین ترتیب علم مهندسی ارزش توسط "لارنس مایلز" در سال 1947 بنیانگذاری شد. او و گروه همکارش یک سیستم قدم به قدم به‌نام" تجزیه و تحلیل ارزش" ایجاد کردند.

مایلز روشی را به اجرا درآورد که در جریان آن چندین گروه از کارکنان شرکت کارکرد محصولات تولیدی و شیوه های انجام تولید را بررسی کردند.

آنان به اتکای روش های خلاق گروهی تغییراتی در محصولات شرکت به وجود آوردند که بدون آنکه افتی در کارایی محصولات ایجاد شود موجب کاهش هزینه های تولید شد.

مهندسی ارزش به‌ عنوان شیوه ای کارآمد برای شناسایی و حذف هزینه های غیر ضروری و کوتاه کردن زمان اجرا و بهینه سازی طرح ها ،به‌کار گرفته می‌شود.

مهندسی ارزش با ارائه راهکارهای نو و ابتکار، خلاقیت و استفاده از تجربیات، نتایج سودمندی را در زمینه های بهبود کیفیت و صرفه جویی در هزینه کل به عنوان دوعامل بسیار اساسی در پی داشت.

کشورهای صنعتی سال هاست که در مراحل مختلف طرح، از این تکنیک استفاده می‌کنند.

حتی در بعضی از کشورها استفاده از مهندسی ارزش در پروژه هایی با بودجه دولتی و خاص اجباری است.

پس از آن مهندسی ارزش در سایر مراکز از جمله نیروی هوایی آمریکا و غیره گسترش یافت.

چیستی مهندسی ارزش

"لارنس مایلز"مهندسی ارزش را این چنین تعریف می‌کند: " آنالیز یک روش خلاق وسازمان یافته است که هدف آن شناسایی هزینه های غیر ضروری است.

هزینه هایی که کیفیت، کارایی و طول عمر محصول را افزایش نمی‌دهد و به چشم نمی‌آید و مورد علاقه مشتری نیز نیست "

تعریف انجمن آمریکایی مهندسی ارزش،:"

مهندسی ارزش مجموعه ای ازتکنیک های سیستماتیک وکاربردی است که برای تشخیص کارکرد یک محصول /خدمت وتولید یا ایجاد آن کارکرد با حداقل هزینه به کارمی رود "
مهندسي ارزش که گاهي آن را بـا عنـاويني نظيـر متـدولوژي يـا روش شناسـي ارزش و یا آناليزارزش نيز بيان مي کنند.

يک کوشش سـازمان يافتـه و سيـستماتيک بـراي تحليـل عملکردهاي يک سيستم به منظور رسيدن به عملکردهاي واقعي سيستم بـا کمتـرين هزينه ممکن است.
فرایند مهندسی ارزش/فرایند حل مساله به صورت خلاقانه است
فرایند مهندسی ارزش، فرایندی منطقی و سیستماتیک است که گروهی متشکل از تخصص های مختلف و یا یک گروه میان رشته ای برای تحقق هدف های زیر تلاش می‌کنند.
-انتخاب پروژه مناسب برای تجزیه و تحلیل با توجه به زمان صرف شده
-مطالعه و محاسبه ارزش جاری با توجیه کارکردها، نیازها و هدفها
-تدوین و ارزیابی گزینه های جدید برای تخمین یا ارتقای کیفیت و یا کاهش هزینه ها برای اجزای کم ارزش
-انطباق گزینه های جدید با بهترین روش عمل کردن آنها
براساس نظر بلیث وودوار(2)،مراحل مهندسي ارزش عبارت است از :
1-جمع آوري اطلاعات
2-يافتن ايده هاي خلاقانه
3-تجزيه و تحليل راه حلهاي ارائه شده و انتخاب راه حل نهايي
4-آزمون آزمايشي راه حل نهايي
5-اجرا
6-بررسي نتايج و انجام اصلاحات لازم

نتایج مهندسی ارزش عبارت است از:
-افراد به مواردی که نیازمند به بهسازی و توجه است،آگاه می‌شوند
-ابزاری برای ارزیابی گزینه های مختلف در اختیار قرارمی دهد
-امکان ارزیابی و بیان کمی هزینه ها را فراهم می­کند
-روشی است که تولید اندیشه، وجایگزینی راهکارها را در اختیار یک شرکت قرارمی دهد
-منطق پنهان در پشت هر تصمیم را به‌صورت مستند مشخص می‌کند
-خلاصه سازی انبوه اطلاعات و طرح پرسش های جدید و بهتر واستفاده ازاعداد برای ارزیابی
-موجب ارتقای ارزش و کاهش هزینه ها می‌شود

راهکار چیست ؟

اجرای مهندسی ارزش درروابط عمومی و یا ورود این علم به عرصه روابط عمومی هم برای روابط عمومی و هم برای مهندسی ارزش وهم برای کارایی سازمان بسیار ارزشمند است.

مهندسی ارزش می‌تواند اقتصاد روابط عمومی را بنیاد نهد ضمن آن که اصول روابط عمومی می‌تواند مهندسی ارزش را فربه کند .
استفاده از فنون روابط عمومی در نیاز و یا نظر سنجی برای تعیین نوع و کیفیت کالا، مدیریت ارتباط با مشتریان، شنیدن صدای مشتری و استفاده از معیارهای مورد نظر آنان

در مرحله ارزیابی گزینه ها و همچنین اخذ بازخورد واجد اهمیت بسیار است .
لازم است سیستم حسابداری مدرنی برای ثبت رویدادهای روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی طراحی واجرا شود.

تا امکان تحلیل رقابتی و روند گذشته برای این علوم فراهم آید.

بدیهی است چنین حسابداریی نتایج بسیارخوبی برای صنعت روابط عمومی خواهد داشت ومنحنی رشد ان را قابل ترسیم خواهد کرد.

متاسفانه اکثر شرکت ها و سازمان ها از ثبت مستقل این رویدادهای هنوز هم خود داری می‌کنند.

موجبات تورم در هزینه های اداری ویا دفتری ویا عمومی را فراهم می‌آورند .
استفاده از فنون روابط عمومی می‌تواند در بالا بردن کیفیت محصول نهایی تعیین معیارهای مشتریان و کارفرمایان مهندسی ارزش را یاری نماید .
روابط عمومی در برگزاری جلسات طوفان فکری سابقه ای طولانی دارد ومی تواند مسیر تفکر خلاق و یا مدیریت اتاق فکر را در درون و بیرون سازمان فراهم آورد.