

.jpg)
در اساطیر یونان، داستانی در مورد ددالوس وجود دارد که بال هایی برای پروازدرماورای دریاها ساخته است.
بالهایش با موم به هم وصل شده بود و همان طور که بالاتر و بالاتر میرفت و به خورشید نزدیکتر میشد، موم حل شد و در دریا فرو رفت و غرق شد.
برخی از مدیران موفق، معمولاً بنیانگذاران شرکتها، به مدیریت مستبدانه عادت دارند.
اینگونه است که آنها شرکت را از راه اندازی تا جایی که موفق شد ساختند.
اما هر چه شرکت رشد می کند و سبک خود را تغییر نمی دهند، هر چه موفق تر می شوند، مغرورتر می شوند.
آنها از گوش دادن به افرادی که می خواهند به آنها در مورد مشکلات هشدار دهند، دست نمی کشند و به طور فزاینده ای کنترل خود را بر واقعیت از دست می دهند.
ازآنجا که آنها موفق به ساختن یک شرکت ازهیچ شدند، ممکن است باور کنند که دیگرشکست ناپذیرند، می توانند زیر باران قدم بزنند و خیس نشوند.
آنها سرنوشت خود را بیشتر و بیشتر به چالش می کشند.
پاکت را بیشتر و بیشتر فشار می دهند، گویی به دنبال این هستند که محدودیت ها کجاست.آنها وقتی از موانع عبور می کنند محدودیت ها را می بینند.
مانند ددالوس، پرواز بالاتر و بالاتر، سعی می کند ببیند چقدر می تواند بالا برود، وقتی ازسدها عبور کرد، در غرق شدن محدودیت هارا پیدا کرد.
غروری که با موفقیت پیش می رود میراث افرادی است که در ابتدا خود را باور ندارند
اما با موفقیت غیرمنتظره خوداین غرور را توسعه می دهند که نمی توان آنها را نابود کرد.
و احتمالاً این همان اتفاقی است که برای ژولیوس سزار، رهبر توانمند روم،رخ داد که با ترور توسط گروهی از سناتورها،
از جمله معتمد خود، بروتوس، پایان غم انگیزی برای خود رقم زد . لحظه ای که، که شکسپیر آن را جاودانه کرد.
این فقط یک حادثه تاریخی نیست، بلکه تجلی پدیده ای است که رهبران قدرتمند با آن مواجه می شود.
هنگامی که رهبران مغرور می شوند، تسلط خود بر واقعیت را از دست می دهند و تصمیمات لرزانی می گیرند.
این وضعیت می تواند زیردستان یا همدستانی را ،که به رفاه و نظام اهمیت می دهند.
به فکر برکناری رهبر مذکور از طریق قانونی یا موارد دیگر سوق دهد. نمونههای تاریخی و معاصر از این سندروم فراوان است.
از نیکولای چائوشسکو از رومانی گرفته تا نتانیاهو دراسرائیل، استیو جابز در طول اولین تصدی گری اش در اپل. راه چاره این است:فقط فکر کنید.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |



